♥ماباایرانیم،ما بچه های ایرانیم♥
♥ماباایرانیم،ما بچه های ایرانیم♥

♥ماباایرانیم،ما بچه های ایرانیم♥

دوبخش دارد:با....با که می شود بابا

همین که هست دران قاب عکس ،ان بالا

همین که زل زده بر چشم های غمگینم

نشسته در دل سنگر کنار ان اقا

همین که نیس که همبازی ام شود گاهی

اتاق با نفسش گر بگیرد از گرما

همین که نیست که کشتی بگیرد اوبامن

وگاه لج کنم و بد شوم و اودعوا...

همین که نیست که با هم به مدرسه برویم

ویا به مسجد، هیئت،خرید یا هرجا

همین که نیست که مارا مسافرت ببرد

شلمچه، تهران، قم ،مشهد امام رضا

همین که نیست بگوید صد افرین پسرم

همین که نیست کند کارنامه ای امضا..

 

چرا زقاب تکانی نمی خوری ای مرد

چرا سراغ نمی گیری از من تنها؟

نگاه کن همه نمره های من عالی

نگاه کن تو به این برگه حضرت والا!

 

به گریه سر روی زانو نهاد و خوابش برد

وقاب عکس زمین خورد مثل یک رویا

نشسته بود پدر در کنار اوباشوق

وبوسه می زد و می گفت مرد من برپا!

ببین کنار تو هستم بلند شو خوش خواب

آهای مرد حسای بگیر دستم را

 

کشید چفیه به چشمان ابری و باران...

گرفت خودکار از دست کوچکش بابا!